درهم پرهم

نگران … منتظر … تنها … عصبانی … بهانه گیر … این روزها همه ی اینها من هستم … آرامم کن … آرامم کن …

توی لعنتی

 من خودم رو مرور می کنم.. عشق های گذشته م رو و حالم بد میشه از بس همه چیز به نظرم بیهوده میاد!  همه ی سوز و گدازها، تپش ها و بی قراری ها... همه ی سوگواری ها.. همه ی دل دل کردنهام... همه و همه به طرز فجیعی به نظرم بیهوده میاد! و دلسرد میشم.. از خودم و از توهمات عاشقانه م! و این ینی بی خیال جناب حافظ! بگذار ما هم " ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی " بریم!...  تموم شد تولد ارس،همون حس  ...
15 شهريور 1402
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به درهم پرهم می باشد